ماهنامه اطلاع رسانی وفرهنگی



سخنی از حضرت فاطمه (س)


فاطمه (س)؛ معنای ناگشوده ذهن بشر



وقتی‌ به‌ صف‌ اولیا و عبادالله‌ نگاه‌ می‌کنید، قله‌هایی‌ وجود دارد که‌ نسبت‌ آنها به‌ بقیه‌ انسان های‌ بزرگ‌ عالم‌ معنا، یک‌ نسبت‌ غیرقابل‌ تصور و فوق‌العاده‌ عظیم‌ است‌. اختلاف‌، اختلاف‌ فاحشی‌ است.



:: موضوعات مرتبط: اعياد ، ،
نویسنده : آوای چریان*کانون فرهنگی شهدای چریان
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
زمان : 13:47
ولادت حضرت فاطمه الزهرا (س)


ولادت حضرت زهرا,تولد حضرت زهرا,میلاد حضرت زهرا

 

 به ناگاه دربهای آسمان گشوده شد ، سپهری از سوی خدا فرود آمد در سرزمین ابطح، آری جبرئیل با بالهای گسترده از شرق تا غرب عالم و این حبیب خداست که در جمع اصحاب نشسته

 

جبرئیل ندا بر آورد:

«هان ای محمد ، خداوند بزرگ بر تو درود میفرستد و تو را فرمان میدهد که چهل شبانه روز از خدیجه دوری گزینی»

 

عقل کل از کل هستی شد جدا                                  تا چهل شب کرد خلوت با خدا

این چهل شب در سرش شور تو بود                          بهر استقبال از نور تو بود

 

قاصدی از سوی رسول خدا نزد خدیجه آمد و پیغام آورد :


«ای خدیجه !گمان مبر که کناره گیری من از تو ، از خشم است و برای جدایی نیست، بلکه این فرمان خداوند عزوجل است تا اراده اش را تحقق نبخشد . ای خدیجه جز خیر و نیکی گمان مبر.»

 

چهل روز گذشت ، چهل روز گران بر رسول خدا و پر اندوه بر خدیجه ...

 

جبرئیل بار دیگر فرود آمد

«ای محمد ، خداوند بزرگ بر تو درود میفرستد و ترا فرمان میدهد که آماده تحیت و هدیه او باشی !»

 

پیامبر فرمود : «ای جبرئیل هدیه پروردگار جهانیان و تحیت او چیست؟

 

اما این سر خداست حتی جبرئیل هم از آن خبر نداشت عرض کرد: نمیدانم

چون تو ذات کبریا گوهر نداشت                       از محمد دوستی بهتر نداشت

بهترین گوهر ز گوهر آفرین                           هدیه شد بر شخص ختم المرسلین

 

و این نوری دیگر است که از آسمان به زمین فرود میآید ، این میکائیل است ،با طبقی دیبا پوشیده ، آن را پیش روی پیامبر نهاد و عرض کرد:

 

«ای محمد ! فرمان خداوند است که امشب روزه خو را با این غذا بگشایی»

 

غذایی که برهر کس دیگر غیر از او حرام بود حتی بر امیرالمومنین

 

پوشش از طبق برگرفت خوشه ای خرما ، خوشه ای انگور و ظرفی آب، سیر و سیراب گشت. دستها را برای شستشو جلو آورد. جبرئیل بر آن آب ریخت و میکائیل آنها را شست و اسرافیل با تکه ای پارچه آن را خشک کرد.

 

و طبق با باقیمانده غذا به آسمان بازگردانده شد تا کس دیگری بر آن لب نزند.

 

و حبیب خدا آماده نماز شد تا بر درگاه پروردگارش سر به سجده گذارد و خود را با تمام وجود به فرمان او سپارد.

 

جبرئیل آمد:

«یا محمد! اینک ، نماز بر توحرام است تا آن که به خانه خدیجه روی و با او باشی ، زیرا عهد خداوند عزوجل چنین است که امشب دودمان پاکیزه ای از تو بیافریند.»

 

و او آمد ، شتابان به سوی خدیجه . و این خدیجه است که میفرماید:

 

«در این مدت با تنهایی انس گرفته بودم ، شب هنگام سرم را  میپوشاندم و در خانه را میبستم و پرده اش را فرو می انداختم . پس از نماز چراغ را خاموش کرده و به بستر میرفتم . آن شب ، هنوز بین خواب و بیداری بودم که صدای کوبه در را شنیدم »

 

این قلب خدیجه است که چنین به لرزه درآمده و بر دیوار سینه میکوبد:

 

«چه کسی حلقه ای را میکوبد که جز محمد کسی حق کوبیدن آن را ندارد؟»

 

و گوشش شنید،نوای دلنشین و آسمانی ، صدای نازنین و گفتار شیرین محبوبش را:« ای خدیجه ، در را بگشا من محمدم.»

 

با پای سر به سوی در پرواز کرد و با دست دل درب را به روی او گشود:

 

«قدم بر دیدگان من بگذار ای حبیب خدا ! مولای من خوش آمدی، آمد آنکه دیده ام روز و شب به راهش بود این محمد است ! نه آبی طلبید برای وضو و نه آماده نماز شد، بلکه بازویم را گرفت و مرا با خود برد.سوگند به آن که آسمان را بر افراشت و از چشمه اب جوشانید همینکه رسول خدا از من جدا شد سنگینی فاطمه را در بطن خود احساس کردم.»

 

این منم همسر پیامبر یگانه حبیب خدا رسول آخرین این منم خدیجه تنهای تنها با فرزندی در شکم که با من سخن میگوید و مرا دلداری میدهد از طعنه زنان قریش . زنانی که پشت به من میکردند و سلامم نمیدادند.

 

گرم درد دل با طفل نازنین در بطنم بودم که حبیبم وارد خانه شد :« ای خدیجه ! با که سخن میگویی؟»

 

عرض کردم : طفلی که در شکم دارم با من صحبت میکند و مونس من است

 

فرمود: « ای خدیجه ، هم اکنون جبرئیل مرا از دختر بودن او خبر میدهد و اینکه دودمانی مطهر و پر میمنت دارد . خداوند دودمان مرا از او قرار میدهد و امامان که با سر آمدن وحی ، آنان را جانشینان بر روی زمین قرار خواهد داد و آنان از نسل او هستند.»

 

قلبم شاد شد و عزیز دلم ، ریحانه ام را در بطنم چون گوهری در صدف پروراندم.به ناگاه درد شیرینی تمام وجودم را فرا گرفت وقت آن رسیده که نور روی ثمره وجودم را ببینم ، آی زنان قریش به یاریم بشتابید.

 

پیغام دادند ، پیامشان چیست ؟ سخنانی که دل را میسوزاند و چون خار به چشم فرو میرد و اشک به دیدگانم می آورد:

 

«ای خدیجه ، تو از سخن ما سر تافتی و همسری محمد ، آن یتیم تهی دست ابوطالب را پذیرفتی ، اینک هیچ کدام نزد تو نمی آییم و یاری ات نمیکنیم.»

 

و من غمگین شدم چشمانم به در خیره بود که ناگاه دیدم چهار بانوی گندمگون چون زنان بی هاشم وارد شدند و اطرافم را گرفتند ،هراسناک به آنان نگریستم. ندایی بلند شد :« ای خدیجه غمگین مباش ، ما خواهران تو و فرستاده های خدا هستیم . این منم ساره و این آسیه که در بهش همنشین تو خواهد بود . و آن دیگری مریم دخت عمران و دیگری کلثوم خواهر موسی ما برای یاری ات آمده ایم .

 

آنگاه یکی در سمت راست دیگری در سمت چپ و سومی در مقابل و آخرین در پشت سرم نشستند . لحظه موعود فرا رسید و قدوم مبارک مادر هستی زمین را شرافت بخشید و زمین تا ابد شرافتش را مدیون وجود نازنین اوست . به ناگاه نوری از او درخشید و تمام خانه های مکه را نور باران کرد.

 

مکه آن شب نور باران گشته بود                            نور حق آن دم نمایان گشته بود



:: موضوعات مرتبط: اعياد ، ،
نویسنده : آوای چریان*کانون فرهنگی شهدای چریان
تاریخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1392
زمان : 22:52
شعری از حافظ در وصف امام زمان (ع)


اللهم عجل لولیک الفرج

به حسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد             تو را در این سخن انکار کار ما نرسد

اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده‏اند             کسی به حسن و ملاحت‏به یار ما نرسد

بحق صحبت دیرین که هیچ محرم راز             بیار یک جهت‏حق گذار ما نرسد

هزار نقد به بازار کائنات آرند             یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد

دریغ قافله عمر کانچنان رفتند             که گردشان به هوای دیار ما نرسد

هزار نقش برآید ز کلک صنع و یکی              به دلپذیری نقش نگار ما نرسد

دلا ز طعن حسودان برنج و ایمن باش             که بد به خاطر امیدوار ما نرسد

چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را             غبار خاطری از رهگذار ما نرسد

بسوخت (حافظ) و ترسم که شرح قصه او             به سمع پادشه کامکار ما نرسد



:: موضوعات مرتبط: متفرقه، ،
نویسنده : آوای چریان*کانون فرهنگی شهدای چریان
تاریخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1392
زمان : 22:48
ماهنامه فروردین ماه 92




:: موضوعات مرتبط: ماه نامه هاي سال 92، ،
نویسنده : آوای چریان*کانون فرهنگی شهدای چریان
تاریخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1392
زمان : 22:28
معرفی چریان


معرفی چریان

 

 روستای چریان از توابع بخش مرکزی شهرستان اصفهان در یک کیلومتری جنوب شرق اصفهان قرار دارد این روستا از شمال  به روستاهای اشکاوند و راشنان و از جنوب به اصفهانک و شرق به روستای کبجوان از غرب به کمربندی شرق (سردار علی بالائی)  محدود می گردد

ارتفاع این روستا از سطح دریا حدود 1500 متر است  و دارای اب و هوای معتدل و خشک   می باشد زبان مردم چریان فارسی و با گویش اصفهانی سخن می گویند مسلمان وپیرو مذهب شیعه جعفری  هستند

وجه تسمیه

از منابعی که تاکنون مطالعه شده نامی غیر از چریان  برای این روستا یافت نشده  است و احتمالا  طبق نظر بزرگان و قدما  و کهسالان این روستا چریان  به معنای  چرا گاه که مکان سبز و خرم و ابادانی  است گرفته شده است

جمعیت

چریان بیش از 5 هزار نفر جمعیت دارد.............................

درآمد و شغل

در آمد بیشتر مردم چریان از طریق فعالیتهای زراعی ؛باغی ؛و صنایع که شامل ریخته گری- قالب سازی-نجاری و  صنایع دستی می باشد و گروهی  نیز در امور خدماتی و شغل های متفرقه اشتغال دارند

محصولات زراعی عمدتا گندم-جو- صیفی جات –پیاز –سیب زمینی-ذرت- و محصولات باغی نیز شامل گلابی  -زرد الو-گیلاس –هلو- البالو- و سیب گلاب میباشد گفتنی است سیب گلاب این مکان  در قدیم شهرتی جهانی داشته   است شنیده  ها حاکیست در قدیم در جنوب کشور  از جمله ابادان که صنعتگران  اروپائی و امریکائی در پالایشگاه ابادان مشغول بوده اند بین انها سیب گلاب باغ امارت چریان زبانزد بوده است

خاک و گونه های گیاهی

خاک  این روستا  در قسمت زیرین ابرفتی است و در قسمت فوقانی رسوبی است که این به ا دلیل عبور رودخانه زاینده رود از وسط این روستا در قرنهای گذشته می تواند باشد  و این روستا را مشروب می ساخته است و بعدا نیز این روستا به وسیله همین رود خانه مشروب می شد که متا سفانه بدلایل مختلف از جمله بر داشت بی رویه اب در قسمتهای بالا دست رودخانه زاینده رود اکنون از این نعمت الهی محروم شده است   و مردم را با مشکلات عدیده ای مواجه کرده است

با توجه به خاک مرغوب این روستا گونه های مختلف گیاهی در این مکان می توان یافت  و انواع درختان میوه و یا  انواع  محصولات زراعی قابل کشت می باشد .گل محمدی این مکان نیز بهترین اسانس گل محمدی کشور را دارد گفتنی است از هر هفت تن گل محمدی می توان بیش از 4تن گلاب و بیش از یک کیلو عطر گرفت که به ان طلای مایع می گویند و یک کیلو عطر  گل محمدی بیش از 25 میلیون تومان در بازار به فروش می رسد.

معماری

روستای چریان دارای دو نوع بافت قدیم و جدید  می باشد که بافت قدیم در وسط روستا و بافت جدید  در اطرافروستا گسترش پیدا نموده است و مصالح به کار رفته در بافت قدیم اکثرا از خشت گل و چوب و سنگ و اجر بوده و منازل قدیم به صورت تاق چشمه ای  و یا با چوب و تفال پوشیده شده است  و بافت جدید که بیشتر در حاشیه روستا  و در جنوب  و جنوب غربی بوده است و در محدوده بلوار شهدای چریان و اصفهانک می باشد  ومصالح  مورد استفاده ان مصالح روز مانند بتون و اهن می باشد

 

جادبه های گردشگری :این روستا از دو نوع جاذبه گردشگری برخوردار است

الف-اثار تاریخی  و باستانی و زیارتی  

 

1- مسجد جامع چریان : مسجد چریان با بیش از 400 سال قدمت یکی از ابنیه های قدیمی و باستای چریان که به ثبت در سازمان یونیسکوف رسیده است و یکی اززیباترین اثار دوران صفویه می باشد این مسجد دارای پنج قسمت مهم 1-ورودی مسجد 2-حیاط مسجد 3-شبستان  مسجد4-وضوخانه  5- محرابها که فضای بسیار زیبای درون ان چشم هر بیننده از جمله باستان شناسان را به خود معطوف کرده و تاکنون بسیاری از باستان شناسان  داخلی و خارجی برای بازدید از این مسجد به این روستا سفر کرده اند و از میرات فرهنگی نیز توقع داریم که بیشتر به این اثر مهم و تاریخی توجه کند  

 

 

2- سه امامزاده شاه مردان امامزاده شاهبودی و امامزاده ابراهیم  که به صورت یک مثلث  در جنوب غربی و جنوب شرقی و شمال روستا قرار گرفته  و این در جای خوی قابل تامل و بررسی می باشد واین مکانها نیز محل زیارت دوستاران اهل بیت سلام الله علیهاست

 

 

3-برجهای کبوتر که در نوع خود نیز دیدنی و زیبا هستد  و در قدیم به عنوان محل نگهداری کبو تران استفاده می شد و از فضله های انها در زمینهای کشاورزی استفاده می شد و امروزه با کسترش تکنولوزی و مواد شیمیائی دیگر توجهی به این مکانها نمی شود و روز به روز در حال تخریب هستند

 

 

4- اثار قدیمی دیگر نیز شامل مسجد کوچک (شهدای چریان) قلعه در محله نو و چند اثر دیگر

 

ب_ فضای گردشگری طبیعی

و نوع دیگر گردشگری ان فضای بسیار زیبای طبیعت و صحرا هاست مانند صحرای ساچان صحرای چریان صحرای گودرمان  کوچه باغ  و باغات  این روستا که با درختان و خیابانهای بسیار قشنگ فضای بسیار مناسبی را برای بازدید کنندگان و دوستاران طبیعت به وجود اورده است  و شاید به خاطر همین فضای بسیاز زیبای طبیعی ان به این محل بهشت اصفهان می گویند گفتنی است  امروزه به دلیل کمبود اب از ان فضای طبیعی و زیبا کمی کاسته شده  اما هنوز زیبائی خود را حفظ کرده است که این نیز یاری مسئولین امر  را می طلبد

 

 

چشم اندازهای فرهنگی

این روستا با توجه به فرهنگ غنی ایرانی  اسلامی نمونه کاملی از یک فرهنگ اصیل می باشد و جوانان ان نیز هر روز در تلاشند که همراه با پیشرفت جامعه جهانی خود  را با این پیشرفت و توسعه همرا ه نمایند

مراسمات: از جمله مراسمات  در این محل می توان به  بر گزاری جشنها و ولادتهای  و همچنین شهادت   و رحلت چهار ده  معصوم  از جمله حضرت ابا عبدالله حسین در روز تا سو عا اشاره کرد که به صورت خاصی در بین روستا های همجوار صورت می گیرد  گفتنی است که مردم این محل از هیچ یک از مناسبتها  که در تقویم جمهوری اسلامی ایران است غافل نشده اند  و این مناسبتها را به بهترین شکل ممکن بر گزار می کنند

غذا های محلی

مردم این محل نیز هما نند اکثر دیگر نقاط کشور  به چند نوع غذا  علاقه مند هستند که امروزه ذائقه  جوانان با افراد قدیمی و کهنسال مقداری متفاوت شده است غذای مورد علاقه کهنسالان بیشت ابگوشت ؛کوفته برنجی؛کوفته نخوچی؛شیر برنج ؛ وانواع آشها مثل اش کشک و اش رشته  وحلیم بادمجان  و نانهای محلی مثل نان تافتون نان ابی و نان کلاسیر است و غذای جواناننیز  بیشتر از انواع غذا های روز است  که حتما پلو با یدهمراه ان باشد

 صنایع دستی

صنایع دستی این روستا  شامل انواع قالی قایچه تابلو فرش قلاب بافی  می باشد

انواع خشکبار و ترشیجات مثل ترشی البالو وترشی میوه جات نیز شهرتی خاص دارد

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: متفرقه، ،
نویسنده : آوای چریان*کانون فرهنگی شهدای چریان
تاریخ : پنج شنبه 29 فروردين 1392
زمان : 20:11
مراسم تشبیع شهید گمنام


 

شهید

مراسم تشبیع پیکر پاک ومطهر یک تن از شهدای 8 سال دفاع مقدس (4شنبه)(92/01/21) همراه بانماز مغرب وعشا در حسینیه شهدای روستای چریان برگزار شد .



:: موضوعات مرتبط: متفرقه، ،
نویسنده : آوای چریان*کانون فرهنگی شهدای چریان
تاریخ : چهار شنبه 21 فروردين 1392
زمان : 15:39


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.